توصیه‌های قهرمان بدنسازی جهان به خانواده‌ها

باید قبل از ثبت‌نام بچه‌ها در باشگاه، والدین ببینند که این باشگاه جواز دارد، مربی‌اش کارت مربیگری درجه چند دارد یا تحصیلکرده است؛ و براساس قواعد و استانداردهای ورزش به بچه‌ها برنامه می‌دهد یا خیر! مادرها و پدرها باید بدانند جوان‌شان پیش چه کسی می‌رود. بدن طبیعی از ظاهر مربی مشخص است؛ کسی که خودش هورمون و استروئید غیر‌طبیعی استفاده می‌کند، به دیگران هم توصیه خواهد کرد. من در برنامه ویتامین‌C با آقای ضیاء درباره جوان‌هایی که به این دلیل فوت کردند، حرف زدم. این موضوع انقدر مهم است که در چند برنامه تلویزیونی دیگر با حضور احسان علیخانی و هومن عبداللهی در این باره حرف زدم.

میوه و سبزیجات به جای مکمل‌ها

هورمون استثنا ندارد و مصرف استروئید در هر حالتی عوارض دارد؛ مثل اینکه کسی بگوید برخی از مواد‌مخدر خوب است. یکسری مکمل‌ها با مجوز وزارت بهداشت در داروخانه‌ها هست که من توصیه نمی‌کنم. چرا وقتی می‌شود نوزادی شیر مادر بخورد، شیرخشک به او می‌دهند. چرا وقتی می‌شود میوه و سبزیجات خورد، مکمل بخورند.
متاسفانه مشکل از ریشه است؛ مسئولان باید نسبت به این موضوع سختگیری نشان دهند و مجوز باشگاهی که چنین روشی را دارد، باطل کنند. همین الان ما مربی داریم که 10بار توبیخ شده، دوباره باشگاه دارد ولی اگر جریمه سنگین بگذارند، در رومه و تلویزیون اعلام کنند و اطلاع‌رسانی شود، خانواده‌ها آگاه می‌شوند.

خانم‌ها هم دقت کنند

استفاده از قرص، مکمل و هورمون در باشگاه‌های نه هم رایج است؛ به‌همین دلیل من از خانم‌ها خواهش می‌کنم وقتی وارد باشگاه می‌شوند برای یک ماه ثبت‌نام کنند، ببینند چه کسانی در آنجا رفت‌وآمد دارند. از مربی کارت مربیگری بخواهند، در اینترنت درباره تجربه و تحصیلات مربی تحقیق کنند.

شیرینی خشک به‌جای خامه‌ای

خانم‌ها به تنقلات علاقه زیادی دارند ولی یک شیرینی خامه‌ای به هیچ عنوان از بدن دفع نمی‌شود. اگر هوس شیرینی کردید، یک شیرینی خشک بخورید که با پیاده‌روی می‌توانید بسوزانید یا اگر هوس تنقلات کردید از انجیر و توت خشک استفاده کنید. از هر کدام 3 یا 4عدد که باید قبل از ساعت6 بعدازظهر خورده شود چون بعد از این ساعت جذب می‌شود. رژیم‌های بد اعصاب و روان فرد را به‌هم می‌ریزند، با خانواده و کارش دچار مشکل می‌شود چون قند بدنش پایین آمده؛ دچار مشکل می‌شود. ضعف جسمی و ضعف اعصاب سراغش می‌آید.

از کشتی به بدنسازی

من ورزش را از سال‌68 با کشتی شروع کردم؛ در باشگاهی به‌نام اسدی در شمیران که به تیم ملی هم راه یافتم ولی متاسفانه در آن زمان چون بهداشت کامل نبود و بیماری‌های قارچی از طریق تشک منتقل میشد به خواست مادرم رشته ورزشی‌ام را عوض کردم و وارد بدنسازی شدم که بین بچه‌های محل مد بود؛ البته در آن زمان از قرص چربی‌سوز و آمپول و دستگاه‌های هوازی مجهز خبری نبود.

باشگاه مثل مدرسه است

به یاد دارم در دوران نوجوانی وقتی کشتی‌گیر بودم به خاطر تشک و آلودگی آن من و بسیاری از دوستانم بیماری پوستی گرفتیم هیچ ‌کسی به من نگفت این راه درست است یا غلط ولی خودم می‌دیدم این شیوه درست نیست. فقط این نبود برخی از مسائل غیراخلاقی هم بود. ‌وقتی وضعیت نظافت کشتی را دیدم، سریع بیرون آمدم یا مثلا من دوست‌هایی دارم که در جایی به من قلیان تعارف کردند، من دعوا کردم گفتم نمی‌کشم.

در جامعه ما هم خوب هست هم بد، استادهایی هستند که بسیار آقا و تحصیلکرده هستند، خانواده‌ها باید اینها را پیدا کنند، زندگی فرزندتان زیر و رو می‌شود. باشگاه مثل مدرسه و دانشگاه است. به‌همین دلیل باید تحقیق کرد. نه اینکه بگوییم کل جامعه بد است ولی بحران دارد و والدین باید زحمت بکشند و برای انتخاب مدرسه و باشگاه یک هفته وقت بگذارند تا یک عمر راحت باشند.

مربی باید یک بیوگرافی از شاگردش داشته باشد. من بارها شاگردانم را به رشته‌های دیگر ورزشی فرستادم. من در باشگاه شاگردی داشتم که پرخاشگری داشت. به او گفتم برو تو آب استخر، بدنت نیاز دارد. اگر هفته‌ای یک‌بار استخر بروی و بعد باشگاه بیایی بازدهی‌ات بیشتر می‌شود، همین‌طور هم شد چون استخر به او آرامش می‌دهد یا پسری داشتیم که ترک‌تحصیل‌کرده بود و الان در حال درس خواندن است. مربی باید الگو باشد.